برنامه‌نویس‌های موفق عادات مشترکی دارند که آن ها را از جهات مختلف در یک گروه قرار می‌دهد. اگر شما هم یک برنامه‌نویس هستید شاید شما هم بسیاری از این عادات را داشته باشید.

یک برنامه‌نویس موفق هیچ وقت سر وقت در محل کارش پیدایش نمی‌شود! همیشه عجله دارد ولی مرد یک دو سه نیست.
معنای نیمه شب‌ها برای یک برنامه‌نویس موفق با نیمه شب انسان‌های عادی تفاوت دارد. نیمه شب برای یک برنامه‌نویس یعنی ۱۰ صبح برای یک انسان عادی!
یک برنامه‌نویس همیشه تعدادی لغات تخصصی در آستین دارد که می‌تواند با سر هم کردن آن‌ها، دیگران را گیج کند.
برای یک برنامه‌نویس هیچ راه‌حلی بالاتر از Restart کردن وجود ندارد.
برای یک برنامه‌نویس موفق یا نام بیل گیتس مقدس است و معبدش ویندوز می‌باشد یا خدایش لینوس توروالدز است و معبدش لینوکس.
یک برنامه‌نویس موفق فقط و فقط با لپ‌تاپ خود عشق بازی می‌کند.
یک برنامه‌نویس موفق می‌داند طعم قهوه وقتی سیگاری بر گوشه‌ی لب خود دارد چه مفهومی دارد.
یک برنامه‌نویس موفق اکثراً قهوه و چایی ولرم می‌نوشد.
برنامه‌نویسی موفق است که کلمه‌ی نظم را خودش معنا کرده باشد. اتاق و محل کار یک برنامه‌نویس موفق هیچ‌گاه مرتب نیست بلکه تابع معنای نظم زندگی‌اش است.
یک برنامه‌نویس موفق می‌داند که فست‌فود تنها غذای جسم اوست و یک موزیک متالیکا بخصوص مال ۱۹۹۲ غذای روحش.
یک برنامه‌نویس موفق به ندرت عصبانی می‌شود ولی وای به آن لحظه که عصبانی شود…
یک برنامه‌نویس موفق دختران زیادی را در زندگی خود داشته است ولی فقط یکی از آن‌ها بوده که او را می‌فهمیده ولی او اکنون نیست.
یک برنامه‌نویس موفق در هر لحظه می‌تواند کل کل کند و معنای باخت را هرگز نچشد.
یک برنامه‌نویس موفق هیچگاه خواب زن‌های برهنه را نمی‌بیند.
یک برنامه‌نویس موفق همیشه مشکوک است ولی خود را آرام نشان می‌دهد.
یک برنامه‌نویس موفق همیشه با عرفان و فلسفه لاس می‌زند ولی همیشه هم فاصله‌اش را با آن حفظ می‌کند.
یک برنامه‌نویس موفق اوج زندگیش را در سن ۱۸ تا ۲۶ سالگی می‌داند.
برنامه‌نویس موفق همه‌ی بچه‌ها را دوست دارد البته تا وقتی که گریه نکنند.
فقط یک برنامه‌نویس موفق است که معنای ۵۴ ساعت بیداری و کار مداوم را درک می‌کند.
یک برنامه‌نویس موفق همیشه تنهاست. زندگی او در برنامه‌هایش خلاصه شده است.
۴۰ سالگی زمان بازنشستگی یک برنامه‌نویس موفق است، یعنی زمانی که به خود می‌گوید: می‌خواهم زن بگیرم!
مردم برای یک برنامه‌نویس موفق نقش ابلهانی را دارند که فقط می‌توانند سفارش پروژه‌ای را بدهند که خودشان هم دقیقا نمی‌دانند هدف‌شان از سفارش آن پروژه چیست؟
یک برنامه‌نویس موفق زود از دختران خسته می‌شود، گاهی در تنهایی فقط به آنها فکر می‌کند.
کابوس یک برنامه‌نویس موفق، شرکت در جلسه‌ای با حضور کاربران عوام است و بلاهای طبیعیش هم بهم ریختن دسکتاپش است.
اینترنت را قطع کنید تا ببینید یک برنامه‌نویس موفق چه رفتارهای ناهنجاری انجام می‌دهد.
فقط یک برنامه‌نویس موفق است که می‌تواند بدترین دعوا را با مدیر عامل داشته باشد ولی ککش هم نگزد.
یک برنامه‌نویس موفق OOP را هضم کرده و با SOA رقص تانگو می‌کند.
خب! کدومتون یک برنامه‌نویس موفق هستید؟؟؟ :)

Center